یادداشت: واکنش ما به حذف تیم ملی
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۲۰۰۲۲
به گزارش "ورزش سه"، حالا دوباره برگشتهایم سر خط، تیم ملی انتظارات برای قهرمانی در آسیا را چهار سال دیگر تمدید کرد و دوباره همان بحثهای همیشگی شروع شده است. بحثهای قدیمی و کلیشهای مشکل فوتبال ایران در فوتبال پایهها است، باید مشکلات فوتبال ایران را ریشهای حل کرد، وقتی زیرساختها را نداریم، چرا باید انتظار قهرمانی داشته باشیم، چه چیزی به این تیم ملی دادیم که قهرمانی را از آنها میخواهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حرفهایی که هر چهار سال یکبار بعد از حذف تیم ملی در آسیا، یا جامجهانی یا ناکامی امیدها در رسیدن به المپیک از زبان کارشناسان در رادیو، تلویزیون و مطبوعات شنیده میشود.
ما دوباره در راه رسیدن به قهرمانی ناکام ماندیم، یکبار با قلعهنویی در نیمهنهایی، یکبار با کیروش در نیمهنهایی، چندباری هم حذف در مرحلهی یکچهارم، ما را به نرسیدن و نچشیدن طعم اصیل پیروزی عادت داده است. حقیقت ماجرا را هم که بخواهیم، فوتبال ایران چیز زیادی به تیم ملی نداده که از ملیپوشان قهرمانی را طلب کند، تدارکات ضعیف، فوتبال پایهی ضعیف، سطح فنی پایین لیگبرتر، لژیونرهایی که جز یکی دو نفر، حتی آنها هم در تیمهای خاصی عضو نیستند. یک قدم هم که فراتر برویم، سطح فنی نیمکت نسبت به رقبای دیگر، باعث میشود تا ما بپذیریم که حذف ما به شانس مربوط نیست، بلکه این کارنامهای است که حاصل چند سال بیتوجهی به بخشهای مختلف فوتبال ملی بوده است.
اگر در فوتبال موفقیت میخواهید باید به زیرساختها توجه ویژهای داشته باشید، بهعنوان مثال شهر دوحه، حداقل ده استادیوم تراز بینالمللی دارد، بدترین ورزشگاهی که در این تورنمنت از آن استفاده شد، همان ورزشگاه خانگی الدحیل بود که آن هم از بیشتر ورزشگاههای ایرانی بهتر بود.
در تهران که نه، در کل ایران ما این اندازه ورزشگاه نداریم، یک تیم در چمن مصنوعی بازی میکند، تیم دیگر در چمنی آنقدر طبیعی بازی میکند که بخشهایی از آن باتلاق شده است. کیفیت آزادی را هم که همین چند وقت پیش همگی دیدند. اگر به تعداد این ورزشگاهها، کمپها و زمینهای تمرینی را اضافه کنیم، به عدد سرسامآوری خواهیم رسید. شهری که توانسته میزبان ۳۲ تیم در جامجهانی باشد و برای هر تیم یک کمپ تمرینی با زمینهای چمن متعدد تدارک ببیند، نشان میدهد که تا چه اندازه در زیرساخت پیشرفت کرده است. اما در ایران، هر سال استقلال و پرسپولیس در حسرت یک زمین چمن مطلوب میسوزند و میسازند، کمپ نه، ما در ایران فقط در حسرت یک زمین چمن زندگی میکنیم.
اما همه چیز فوتبال زمین تمرین و زیرساخت و لجستیک نیست، که اگر بود، هر بار در نیمهنهایی باید شاهد رقابت تنگاتنگ عربستان، قطر، امارات، ژاپن، کرهجنوبی، استرالیا و حتی چین میبودیم، اما همین تیمها در مرحلههای گروهی و در اولین دور حذفی کنار رفتند و در نهایت در میان هشت تیم باقی مانده در تورنمنت، از میان تیمهای با زیرساخت مناسب، کرهجنوبی، ژاپن، استرالیا و قطر باقی ماندند، کره با شکست استرالیا و قطر با شکست ازبکستان راهی نیمهنهایی شدند و در نهایت قطر فینالیست شد. عربستان با ورزشگاههای بینظیری که در اختیار دارد، یا در حال ساخت آنهاست، به دست کرهجنوبی حذف شدند، ژاپن و نقشه راه پنجاه سالهای که گوش دنیا را کر کرده بود، در یک بازی یکطرفه، به قول خبرنگار ژاپنی توسط ایران نابود شد. از امارات و چین و مابقی هم حرفی نزنیم بهتر است.
در سمت مقابل، ایران، تاجیکستان، ازبکستان و اردن که هیچکدام زیرساختی در تراز بینالمللی نداشتند در میان هشت تیم نهایی حاضر شدند و ایران و اردن به نیمهنهایی رسیدند و در کمال ناباوری، اردن حتی فینالیست جام ملتهای آسیا هم شد. پس سهم زیرساخت چه میشود؟ نیاز است یا اهمیتی ندارد؟
از زیرساخت که گذر کنیم، بحث نیروی انسانی اهمیت ویژهای دارد، اینکه در فوتبال پایه و در ادامه در لیگهای فوتبال مسیری ساخته شود که در نهایت خروجیاش به تشکیل تیمهای ملی قدرتمند منجر شود. در این فاز بدونتردید ژاپن و کرهجنوبی سالها از فوتبال آسیا جلوتر هستند. در اسکواد ۲۶ نفره ژاپنیها که شامل چهار دروازهبان هم میشد، بیست لژیونر وجود داشتند که از میان آنها فقط یکنفر در قطر لژیونر بود و مابقی در تیمهای مطرح و نامآشنای اروپایی عضوی ثابت از تیمشان بودند.
اندو از لیورپول، تومیسائو از آرسنال، مینامینو از موناکو، اوسهدا از فاینورد، مائدا از سلتیک، میتوما از برایتون، کوبه از سوسیهداد و دیگر بازیکنان ژاپنی از اروپا راهی قطر شدند تا ژاپن را برای بار پنجم قهرمان کنند، اما آنها با بهترین زیرساختها در آسیا، بینظیرترین برنامه توسعه در فوتبال آسیا، بدون مشکلات مالی و با بهترین نیروی انسانی، در مقابل ایران شکست تلخی را تجربه کردند. یا کرهجنوبی که نه در نیروی انسانی و نه در زیرساخت از ژاپن دستکمی نداشت به دست اردنیها حذف شدند. پس چه نتیجهای باید گرفت؟ نیروی انسانی مهم است یا نه؟ اگر مهم است چرا ژاپن و کرهجنوبی دستشان از جام کوتاه ماند و اردن و قطر فینالیست شدند؟
یکی دیگر از مسائلی که این روزها زیاد شنیده میشود، اعتراضها از هر سو به کادرفنی تیم ملی است. اینکه برای تیم ملی باید از سرمربی صاحبنام خارجی استفاده کرد و نباید بهترین نسل فوتبال را به امیر قلعهنویی و کادر ایرانیاش میسپردیم. طبیعی است که هر چه سرمربی بادانشتر، باتجربهتر و خوشنامتر باشد، برای هر تیمی بهتر خواهد بود. یعنی بعید است شما نامهای بزرگی چون مورینیو، آنجلوتی، گواردیولا یا حتی همین مانچینی را به قلعهنویی بدهید و او انتقادی از آنها داشته باشد. اما مگر در همین جام، سرمربیان بزرگ با قراردادهای چند میلیون دلاری و کادرهای بزرگشان کنار نرفتند؟ مانچینی با قراردادی سرسامآور، با کادری که یحیی توره بخشی از آن بود و حتما دستمزد خود توره، از کل کادرفنی ایران بیشتر بود، حتی نتوانست تیمش را به جمع هشت تیم برتر برساند. کلینزمن هم در نهایت با فوقستارههای کرهای در برابر فوتبال زیبای اردنیها حرفی برای گفتن نداشت و مقهور بازی جذاب بازیکنان گمنام اردنی شد که با هدایت یک سرمربی گمنام، بزرگترین شگفتی جام ملتها را رقم زدند. حتی نامهای بزرگ دیگری همچون فیلیپ تروسیه و هکتور کوپر بزرگ هم در این تورنمنت بودند که توفیقی نداشتند. پس از جام ملتهای ۲۰۲۳ چه نتیجهای باید بگیریم؟ اینکه برای موفقیت باید هزینههای میلیون دلاری کرد و سرمربی بزرگ خارجی استخدام کرد یا اینکه میتوان با مربی گمنام بومی، یا حتی با مربیای که دو ماه قبل از تورنمنت استخدام شده، به فینال رسید؟
از مدتی که تیم ملی حذف شد تا به امروز، تقریبا همه حرفها همان کلیشه های تکراری بودند، اینکه بازیکنان خوبی نداشتیم، کادر خوبی نداشتیم، تدارکات خوبی ندیدیم، حریف را دستکم گرفتیم و همه تکرار مکررات بود و شاید خود همین که هیچ کارشناسی در این فوتبال نداریم که یک حرف تازه بزند، خودش بزرگترین چالش فوتبال و مهمترین دلیل عقب ماندگی ما باشد. مگر میشود یک تیم ملی، که حتی یک زمین چمن استاندارد برای تمرین در سطح کشور ندارد و بازیکنانش جز یکی دو مورد، در تیمهای سطح پایین خارجی یا در لیگ داخلی بازی میکنند، در طول سال با بوکینافاسو و آنگولا بازی تدارکاتی برگزار میکند، دو بار پشت هم راهی مرحله نیمهنهایی جام ملتهای آسیا شود، اما باز هم انتقادها فروکش نکند؟ یا در طرف دیگر عدهای همین رسیدن به نیمهنهایی و شکست دادن ژاپن را بزرگترین دستاورد تلقی میکنند و با این داشته همین نتایج را موفقیت قلمداد میکنند. حد وسط ماجرا کجاست؟ ما باید از قلعهنویی، کادر و تیمش راضی باشیم یا به از آنها انتقاد کنیم؟
واقعیت ماجرا این است که این تیم ملی، آنقدر کمبود داشت که اگر در جمع هشت تیم هم حاضر نمیشد، کسی حق انتقاد نداشت، در طرف مقابل آنقدر پتانسیل داشت که قهرمانی، آن هم در شرایطی که فقط قطر و اردن در این جام باقی مانده بودند، کمترین دستاورد باشد. اگر بخواهیم نگاهی منصفانه به روند تیم ملی در جام ملتهای قطر داشته باشیم، باید به چند نکته اشاره کنیم:
کادرفنی:
عملکرد امیر قلعهنویی و کادرفنیاش سینوسی بود، آنها همان تورنمنت را خوب شروع کردند، در ادامه اگرچه با سه پیروزی به دور حذفی صعود کردند، اما موقعیتسوزی بازیکنان در دیدار مقابل امارات یا بازی مقابل هنگکنگ نشان داد که تیم به تلنگری جدی در ادامه نیاز دارد. ادامه همین وضعیت در دیدار مقابل سوریه کار را به جایی رسید که اگر مهار پنالتی بیرانوند نبود، ما در مقابل سوریه حذف میشدیم. همین کادرفنی در مقابل ژاپن یکی از بیادماندنیترین بازیهای ایران را در تاریخ جام ملتها رقم زد، جایی که قلعهنویی بدون تعویض در جریان بازی، توانست در بین دو نیمه تیمش را دگرگون کند و ژاپن را در نود دقیقه شکست دهد. اینجا نقطهی عطف تورنمنت برای تیم ایران بود. اما نکند سقف رویاهای ما بردن ژاپن بود؟ حرفهای قلعهنویی در کنفرانس پس از شکست ژاپن با تکیه بر کلیدواژه حمایت از مربی ایرانی را که شنیدیم، باید به او میتاختیم.
حضور در نیمه نهایی چه دلیلی است برای حمایت از سرمربی ایرانی؟ اگرچه حرفهای امیر قلعهنویی درست بود، اما زمان گفتنش آنجا نبود، او باید زمانی که جام را بالای سر برده بود این جملات را بر زبان میآورد اما در نشست مطبوعاتی بعد ژاپن خبرنگاری به احترام قلعهنویی ایستاد و سرمربی تیم ملی هم متقابلا به مردم ایران تعظیم کرد.
البته جز بازی ژاپن در همان دیدار مقابل قطر هم نمیتوان عملکرد خوب همین کادرفنی را نادیده گرفت. در فوتبال اگر تیمی موقعیتسازی کند، یعنی اندیشههای کادرفنی موفق بوده است، حتی اگر در نهایت نتیجه مطلوب حاصل نشود. در این دیدار هم تیم ایران توانست موقعیتهای زیادی خلق کند، ضربه طارمی و آزمون و دیگران خیلی برای گلزنی موقعیت داشتند اما هیچکدام گل نشد تا ایران حذف شود. اگر همان توپ دقیقه آخری جهانبخش به جای تیر، درون دروازه قرار میگرفت، همه چیز فرق میکرد.
در سمت مقابل کادرفنی باید پاسخگو باشد چرا خط دفاعی ایران تا این اندازه باید متزلزل باشد؟ اینکه ما پیش از شروع جام پورعلیگنجی، و در ادامه تورنمنت محرمی و حسینی را از دست دادیم، مسالهای کاملا قابل درک است، اما انتخابها در خط دفاعی بهگونهای بود که ما جز ترکیب کنعانی، خلیلزاده و چشمی در عمق دفاع، و در دفاع راست جز رضاییان گزینه دیگری نداشتیم. آیا حضور بازیکنانی همچون حزباوی، دانشگر یا حردانی نمیتوانست به این تیم کمک کند؟ سوال دیگر دلیل حضور سامان فلاح در قطر بود، مسالهای که دلیل آن هرگز روشن نشد و حتی با وجود مصدومیتها و محرومیتها هم حتی فرصت بازی به او نرسید.
اگر او کیفیت مناسبی برای رقم زدن تغییرات را نداشت، چرا راهی قطر شد و اگر هم این توانایی را داشت چرا به او فرصت بازی ندادند؟
بازیکنان:
نقد دیگری که به قلعهنویی وارد است، اعتماد بیش از اندازه به طارمی بود، ما باید بپذیریم که مهدی طارمی یکی از بهترین بازیکنان تاریخ ایران است، بازیکن بزرگی که توانسته در اروپا آقای گلی را تجربه کند، دروازهی بزرگان را باز کند و احتمالا در تابستان به یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ فوتبال، یعنی اینترمیلان خواهد پیوست، همین مساله آخر برای اینکه نشان دهد طارمی چه بازیکن بزرگی است کفایت میکند. اما طارمی در این مسابقات حتی به سایه خودش هم شباهت نداشت، او در مقابل قطر یکی از بدترین بازیهای خود را ارائه داد و اگر کادرفنی جسارت بیشتری داشت، طارمی هم مثل حاجصفی و ابراهیمی که نمایش ضعیفی داشتند، در بین دو نیمه راهی نیمکت میشد.
اگر از میان ترابی، قلیزاده یا قائدی یکی جانشین طارمی میشد، چه بسا این ما بودیم که فینال را برابر اردن برگزار میکردیم. اینکه بخواهیم همه چیز را گردن طارمی یا کادرفنی بیندازیم هم منصفانه نیست، بازیکنان زیادی هستند که باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. از جمله علی بیرانوند که با اتمام تورنمنت حالا بحث انتقال او به لیگ ترکیه است ... اما مگر میشود در شش بازی هفت گل خورد و خم به ابرو نیاورد؟
تیم ما هرگز یک فوق ستاره نداشت، بازیکنی که اگر بازی گره بخورد بتواند کار را برای ما در بیاورد، مشکل ما ایران این بود که اگر در یک روز تیم خوب بود، همه خوب بودیم و اگر در یک دیدار بد بودیم، همه بد بودیم. روند بازیکنان ما در این تورنمنت یکسان نبود و هر بازیکنی در یکی دو بازی فوقستاره بود و در مابقی دیدارها یک بازی ضعیف ارائه میکرد.
ما از همین امروز در حالی برای باید برای آینده آماده شویم که میدانیم در چهار سال آینده نه قرار است ورزشگاههای جدیدی ساخته شوند، نه کمپهای تمرینی ایدهآلی در اختیار تیمهای باشگاهی و ملی قرار بگیرد، نه حریفان تدارکاتیای بزرگ مقابل تیم ملی قرار بگیرند.
واقعیت این است که در جام جهانی بعدی و جام ملتهای بعدی هم ما همین بازیکنان را با اندکی تغییرات در اختیار خواهیم داشت، با یکی دو تیم سطح پایین از آفریقا و چند تیم آسیایی درجه دو بازی دوستانه برگزار میکنیم، شاید یکی دو بازیکنمان هم از لیگ بتوانند راهی اروپا شوند و ما را به آینده و لمس جام در عربستان خوشبین کنند.
ایران یکبار دیگر درست در جایی که باید، نتوانست کار را در بیاورد، اما ما مثل همیشه دوباره به این تیم و این بازیکنان و این کادر فنی امیدواریم. ما میخواهیم دوباره بلند شویم تا در نهایت قهرمانی را به خانه بیاوریم.
رضا منصور خانکی
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: نیمه نهایی نیروی انسانی جام ملت ورزشگاه ها جام ملت ها قلعه نویی کره جنوبی تیم ملی هشت تیم حرف ها تیم ها یکی دو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۲۰۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثل لوئیز انریکه در فوتبال ایران داریم!
به گزارش "ورزش سه"، حالا دیگر فوتبالیهای ایران میتوانند در صحبتهای خود بگویند که فقط لوئیز انریکه متخصص زدن کامبک در فوتبال نیست و در کشور خودمان هم یک مربی داریم که اگر در 90 دقیقه، وقتهای اضافه و حتی ضربات پنالتی هم از پرسپولیس عقب میافتد، توانایی عوض کردن ورق بازی را دارد و با تاکتیک و تغییرات خود میتواند سرنوشتساز شود.
کامبک قبل از بازی!
نمایش کاملا پایاپای مقابل استقلال در اراک و باخت یک گله در جدال با صدرنشین لیگ و همچنین شکست پس از دقیقه 90 در فولادشهر کاری کرده بود تا حال آلومینیومیها خیلی خوب نباشد و با ناراحتی از اصفهان به شهرشان برگردند، اما سید مجتبی حسینی توانست تیمش را برگرداند و اولین کامبک را قبل از دیدار مقابل پرسپولیس، با بالا بردن انگیزه و روحیه شاگردانش بزند.
مجتبی حسینی ناراحت بود که تیمش علیرغم نمایش شایسته در سه دیدار گذشته لیگبرتر نتوانسته بود به برتری برسد، اما به بهترین شکل آلومینیوم را جمع و جور کرد تا روحیه مضاعف برای دیدار مقابل پرسپولیس بگیرند و با روحیه بالا در سختترین بازی جام حذفی حاضر شوند.
حسینی که قبل از شروع فصل توانسته بود آلومینیوم را پس از جدایی 14 بازیکن بزرگسال و مهمتر از آن، در زمستان با جدایی 3 مهره شناخته شده و آسیب دیدگی جدی 3 بازیکن دیگر به شرایط خوبی برساند و اجازه ندهد وارد بحران شوند، قبل از رقابت حساس در جام حذفی مقابل پرسپولیس هم سرنوشت متفاوتی برای ایرالکو رقم زد.
خروج از شوک پرسپولیس با تعویضهای طلایی
پرسپولیس به اراک رفته بود تا آخرین شکست خود را جبران کند و دو گل هم زد و پیش افتاد، اما در شرایطی که همه تصور انتقام سرخ پوشان از آلومینیوم را داشتند، مجتبی حسینی با تعویضهای خود سرنوشت بازی را عوض کرد و توانست در کمترین زمان، بهترین اتفاق را رقم بزند.
آلومینیوم که نمایش تاکتیکی برتری نسبت به پرسپولیس داشت و حملات بیشتری روی دروازه قرمزها به وجود آورد، بالاخره مزد بازی خوب خود را در دقیقه 85 گرفت و ارسال احسان قهاری از جناح راست زمین و تاثیرگذاری رضا جبیره تعویضی روی گئورگی گولسیانی برای عدم دفع توپ کاری کرد تا شروین بزرگ که او هم تعویضی بود از راه برسد و توپ را به مهدی لیموچی برساند و او با شوت والی تماشایی امیدها را برگرداند.
مجتبی حسینی که لحظهای ناامید نشده بود، اجازه نداد خوشحالی بازیکنان تیمش ادامه داشته باشد و سریع آنها را به وسط زمین فرستاد تا بازی را دنبال کنند که دوباره فشار حملات کاری کرد تا در دقیقه 5+90 معجزه اول رخ بدهد و پرش رضا جبیره بالاتر از حسین کنعانی و پاس این بازیکن با ضربه سر برای شروین بازیکن را این بازیکن با شوت استثنایی تبدیل به گل کند تا هر دو بازیکن تعویضیِ ایرالکو روی گل تساوی نقش داشته باشند.
ناباورانه و شگفت انگیز
دو گل از پرسپولیس در وقتهای اضافه کاری کرد تا خیلی از بینندگان به تصور اینکه بازی تمام شده از پای گیرندهها بلند شوند و دیگر بازی را تماشا نکنند، اما هواداران آلومینیوم در استادیوم ماندند؛ آنها ایمان داشتند که مجتبی حسینی و شاگردانش برای دومین بار در این بازی کامبک میزنند و به بازی برمیگردند.
دوباره بازیکن تعویضی حسینی گرهگشا بود. دوباره شروین بزرگ. این بار ارسال محمدمهدی لطفی از کرنرِ سمت راست زمین در دقیقه 113 با پرش و ضربه سر او تعویض به گل شد، اما این پایان ماجراجویی برای پسرانِ مجتبی نبود و آنها کار ناباورانه را 60 ثانیه قبل از سوت پایان انجام دادند.
دو دقیقه از 120 دقیقه گذشته بود که در سمت چپ زمین دو بازیکن تعویضی با همکاری خود موقعیت ساختند؛ ابوالفضل قنبریِ 20 ساله با رضا جبیره یک- دو کرد و پاس در عمق تماشایی به مهدی لیموچی داد تا این بازیکن با نفوذ سریع وارد محوطه جریمه شود و پاس در عرض او را علیرضا نقیزاده که او هم تعویضی به زمین رفته بود، تبدیل به گل کند.
گل نقیزاده ناباورانه بود و هیچکدام از بینندگان نمیتوانستند باور کنند که آلومینیوم گل چهارم را زده، اما مجتبی حسینی و تیمش اطمینان داشتند که تیمش میتوانند برگردند و باورشان به این موضوع کاری کرد تا شب به یادماندنی رقم بزنند و بازی را به پنالتی بکشند.
تکرار معجزه نیو کمپ و مونتخوئیک در ایران!
شاگردان حسینی که خدا را بیشتر از همیشه در کنارشان میدیدند، پنالتیها را هم پراسترس شروع کردند و یک بر صفر عقب افتادند، اما دوباره کامبک زدند؛ دوباره با مهار احمد گوهری مقابل ضربهی دانیال اسماعیلیفر امیدوار شدند و در هفتمین پنالتی، کار پرسپولیس را تمام کردند.
معجزه نیو کمپ و مونتخوئیک با سرمربیگری لوئیز انریکه، دیشب در فوتبال ایران و اراک اتفاق افتاد؛ تیم شایسته آلومینیوم با هدایت حسینی توانست سه بار به بازی برگردد و یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ فوتبال را رقم بزند و به جمع هشت تیم برتر جام حذفی برسد.
دقیقا دو سال قبل، در 7 اردیبهشت 1401 تلخترین روز تاریخ آلومینیوم با شکست در فینال جام حذفی رقم خورد، اما درست در همین شب و این بار در 7 اردیبهشت 1403 پیروزی تاریخی برای شاگردان حسینی رقم خورد و آنها توانستند پرسپولیس را شکست بدهند و یک قدم دیگر به فینال نزدیک شوند.
آنها حالا امیدوارتر از همیشه هستند تا خاطره تلخِ دو سال قبل را با رسیدن به فینال و قهرمانی در جام حذفی جبران کرده و سال معجزهوارشان را تکمیل کنند.